در قرن شانزدهم پرو، جوامع کچوا شاهد تأثیرات اشتیاق سیری ناپذیر استعمارگران اسپانیایی به طلا و نقره بودند، که عملیات استخراج تهاجمی آنها با استفاده از نیروی کار بومی اندکی پس از ورود آنها به آند در دهه 1530 آغاز شد.
در دهه 1600، فیلیپه گوامان پوما د آیاالا، کاتب کچوا، ترشی گل کلم گفتگوی بین رهبر اینکا، وینا قاپاک و فاتح پدرو د کاندیا را بازگو کرد:
واینا قاپاق: این طلا را می خوری؟ [«کی قوریتاچو میخونکی؟»]
پدرو د کاندیا: «بله. ما این طلا را می خوریم.»
اگرچه مشخص نیست که آیا این گفتگو واقعاً انجام شده است یا خیر.
اما نشان می دهد که اجداد بومی آند من چگونه ممکن است به جهان در حال تغییر دستبند طلا خود نگاه کرده باشند و توجه را به اختلالات اساسی در شیوه زندگی آنها و اینکه آنها معتقد بودند که در رابطه با دیگران هستند جلب می کند.
سیلویا ریورا کوزیکانکی، محقق آیمارا در کتاب Ch’ixinakax utxiwa: تعبیر خواب تخمه آفتابگردان در مورد شیوهها و گفتمانهای استعمارزدایی، مینویسد:
«تصور بهعنوان طلا و نقرهخوار تصور میشود، اسپانیاییهای مسیحی وقتی شبها با کاغذهایشان صحبت میکنند، مانند اجساد زیر ریش خود پوشیده شدهاند جسمانی بودن مرزهای انسان را جابجا می کند.
با این حال، به روشی که مردم کچوا طمع مهاجمان خود برای طلا و زمین را به چالش کشیدند، ممکن است بپرسیم، چه چیزی انسانیت فرد را تشکیل می دهد؟
آیا ممکن است انسانیت خود را از دست دهیم و آیا می توان آن را بازگرداند؟
آیا اخلاق مهربانی انسانی می تواند از نقش فردی فراتر رود خودکار رنگی فانتزی آیا چنین رویه ای می تواند اقتصادهای جهانی را تسکین دهد؟
آیا می توان مسیر توسعه کنترل نشده ای را که به نام پیشرفت کار می کند تغییر داد.
آیا مردم می توانند آسیب ها را اصلاح کنند و از آسیب های زیست محیطی بیشتر در آینده ای دور جلوگیری کنند؟
- منابع:
- تبلیغات: